luna

lovely

luna

lovely

عشق یعنی ... .

عشق یعنی ... چیزی مثل تنفس در هوای پاک کوهستان. • عشق یعنی ... یک موهبت طبیعی که باید اونو پرورش داد. • عشق یعنی ... انفجار احساسات. • عشق یعنی ... وقتی دلت می ره نتونی جلوشو بگیری. • عشق یعنی ... جذب شخصیتش بشی. • عشق یعنی ... وقتی تو از اون بخوای که مرد زندگیت بشه. • عشق یعنی ... وقتی من و تو ما می شیم • عشق یعنی ... حاصل جمع دو انسان • عشق یعنی ... مایه قوت قلب • عشق یعنی ... شادی و نشاط • عشق یعنی ... جواهر قیمتی خودتو به دست بیاری. • عشق یعنی ... توی ذهنت خودتو با اون مجسم کنی. • عشق یعنی ... وقتی توی انتخابت شک نداری. • عشق یعنی ... وقتی دل پادشاهی می کنه. • عشق یعنی ... وقتی اطمینان پیدا میکنی که اون مرد دلخواهته. عشق یعنی ... وقتی مردی به دختر دلخواهش برمی خوره. • عشق یعنی ... کم کردن فاصله ها. • عشق یعنی ... کلید یه رابطه محکم. • عشق یعنی ... دو تایی سوار یه ماشین قوی توی پستی و بلندی ها. • عشق یعنی ... فرار کردن به دنیای خصوصی خودتون. • عشق یعنی ... در موفقیت هم شریک بودن. • عشق یعنی ... خاطرات خوشی را که با هم داشتین بشماری تا خوابت ببره. • عشق یعنی ... بوی عطرش از خاطرت نره. • عشق یعنی ... از خودت بپرسی چرا دم به ساعت بهت زنگ نمی زنه. • عشق یعنی ... همیشه برای زنگ زدن به هم وقت پیدا کنید. • عشق یعنی ... برای تولدش درست همون چیزی رو که دوست داره بهش هدیه بدی. • عشق یعنی ... دلت بخواد هدیه ای به اون بدی که مثل یه گنج نگهش داره. • عشق یعنی ... وقتی با هم مشکل پیدا می کنید به حرفای هم خوب گوش کنید. • عشق یعنی ... یادت نره که هر کسی باید بتونه عقیدشو بگه. • عشق یعنی ... خوبی هاشوهم درکنار بدی هاش ببینی. • عشق یعنی ... یه عالمه حرفو با یه اشاره گفتن. • عشق یعنی ... تمام توجهت به اون باشه. • عشق یعنی ... کسی رو داشته باشی که ازت محافظت کنه. • عشق یعنی ... هلش بدی توی مسیر درست. • عشق یعنی ... توی پرداخت صورت حساب کمکش کنی. • عشق یعنی ... یه قرار ملاقات خیلی مهم.